10 (از ندارد تا دارا - 7)
سه شنبه 90/5/25
سیل میآمد. آشورا1 پر میشد و آب از مستراحها فوارهوار بالا میزد. حیاط را پر میکرد. چاه را پر میکرد. چوبهای پوسیده و کاهها و دستهگلهای پلاسیده بالای شهریها را روی دستش میگرفت و میآورد توی اتاق ما و به ما تقدیم میکرد. فقط زبان نداشت که سلام کند.*
*از ندارد تا دارا/علیاشرف درویشیان/نشر اشاره/داستان خانهی ما
1: آبشوران؛ گنداب روبازی که از وسط کرمانشاه میگذشت و در دو طرف این گنداب خانههایی بنا شده بود. بعدها بخشهایی از آن پوشیده شد، اما در پایین شهر هنوز آبشوران ادامه دارد.